الف- چرا شب قدر نه روز قدر؟
1- زیرا شب هنگام، زمینه ریا کمتر است و عمل به اخلاص نزدیکتر، شب مردم خوابند و کمتر گناه در عالم صورت می گیرد.
2- شب، انوار قد سیه بهتر تجلی می کند؛ شب بیگانه نیست تا سبب کدورت فضا گردد و تجلی را کاهش دهد. بیگانه همانند اجسام سیاه هستند که اگر در محیطی قرار گرفت، موجب جذب نور شده؛ از روشنایی محیط می کاهد.
3- شب، نور طبیعت رفته و مظاهر آن نیز رخت بر بسته و زمینه تجلی ظد آن که مافوق طبیعت یعنی معنویت است، پیدا می شود و انوار ملکوتی و قدسی و فیوضات تاثیر گذارتر خواهد شد.
4- شب، آسمان به زیور ستارگان آراسته شده و حواس انسان را از اطراف خود به بالا معطوف می دارد. لطافت ظاهر که همان هوا است به لطافت باطن که فیض الهی رحمانی است کمک می کند، تا دل متاثر از این لطف الهی گشته، اشک انسان از آسمان دلش سرازیر می شود.
5- در شب، چون فرغ است و مشغله و اتصال به امور دنیا در نهایت ضعیف است زمینه عروج بیشتر است.
6- شب، به دلائل فوق بهترین وقت برای فکر و اندیشه است. اندیشیدن و نقشه کشیدن و طرح برنامه ریختن برای یک سال خود واین که اگر قرار شود خداوند در این شب قدر چیزی به ما عنایت کند، برای مصرف آن نقشه و طرح بریزد.
7- شب، یعنی: در دل تاریکی ها و در متن حوادث باید برای صیح امید کار کرد تا هنگام طلوع فجر طرح ها و نقشه های شبانه را اجرا کرد. نه اینکه اسیر ظلمت شب شویم و وقتی از خواب بیدار شویم که دیر است. و اساسا شب قدر، از هزار ماه بهتر است؛ یعنی: یک شب را با برنامه برای فردا طی کنداز هزار ماه (یک عمر) بی برنامه کار کردن بهتر است. پس در شب؛اخلاص، خلوص،محرک وانقطاع است و موانعی چون: ریاء؛ بیگانه؛ مخرب و مشغله نیست.
التماس دعا
ادامه دارد.....
نظرات شما عزیزان: